درد دل های یه دل شکسته

این وبلاگ درد دل های یه خسته هست که عشقش بخاطر ناملایمات روزگار مجبور ه ازش دور باشه

درد دل های یه دل شکسته

این وبلاگ درد دل های یه خسته هست که عشقش بخاطر ناملایمات روزگار مجبور ه ازش دور باشه

آغوش



وقتی آغوشت را به روی آرزوهایم باز می کنی
آنقدر مجذوب گرمای وجودت می شوم
که جز آرامش آغوشت
تمام آرزوهای خواستنی دیگر را از یاد می برم…

فرش قدمت

پاهایت را بگذار اینجا…
درست روی قلبم…
ببخش مرا …
چیز دیگری نداشتم که فرش قدومت کنم …
آهسته قدم بردار اینجا…
تارو پود این فرش قرمز پر از گل احساسم است…

بیا

صدای گامهای تو ضربان قلب من است

پس با من راه بیا

که با تو  تشنه با زنده بودنم

خاص


ﻫﻤﯿﺸـــﻪ ‘ ﺧــــﺎﺹ ‘ ﺧﻮﺍﻫـــﯽ ﻣﺎﻧـــﺪ …

ﭼـــﻮﻥ
ﺍﻧﺘﺨـــــﺎﺏ ﻣﻨـــــــــــﯽ !

مهربانم


مهربان من ،

آهنگ حضورت در کنارم آنقدر لطیف و شاعرانه است که من را مدهوش میکند…

“”تو تنها کسی هستی”" که برای من ارزش فکر کردن را داری!!!

میبوسمت


آنقدرمیبوسمت

تاطرح لبانم

روی تنت جابماند؛


بگذارهمه بدانند

آغوش تو 

فقط قلمرو من است...

اگر


اگـر بدانی چه قـدر دلتنـگم ...

 

اگـر بدانی چه قـدر دوستت دارم ...

 

اگـر بدانی دلـم برای دیـدنت ،

 

برای شنیـدن صدایت پـر می زند ...

 

اگـر بدانی جز تـو کسی را نمی خواهـم ...

 

راستـی اگـر ...

 

اگـر اینـها را بـدانی ، میــآیـی ؟!

خدایا شکرت


بار الها شکرت

خدایا شکرت

که خبری از دلبرم به من رسید


تنهایی


تنهایی آنقدر آرام پیرت می کند ...
 که سر در گریبانت می کنی ...
 و همیشه چشم انتظار می مانی ...
 چشم انتظار آرزو های بر باد رفته ات ...
 و جوانی تباه شده ات ...
 اما درد این است
 تنها ... لب هایی سکوت دنیای پوچ و تهی ات را ... می شکنند
 که ...سهم تو نیستند!!!

بیا گلم


سلام عشق من

بازم که کم سو شدی

کجایی

تو رو خدا دلم بی تو می پوسه

چرا؟

باز چرا داری تنهام می زاری

باز چه اتفاقی افتاده

تو رو خدا یه خبر از خودت بده

اعصابم خورده

تو مگه عاشق من نیستی

پس چرا به عذاب کشیدنم راضی می شی

بیا گلم

کجایی گلم


کجایی عسلم

چی شده

چرا خبری ازت نیس

دارم می میرم از دلواپسی

تو رو خدا یه خبر از خودت بده

ببینم کجایی

و چه خبره

چشمک


سلام عزیزم

الان چند روزه که ازت خبری نیس

نگرانتم گلم

خودت بهتر میدونی

که من بدون خبر از تو بمونم

دق میکنم

کجایی

یه چشمک بزن عشق من

دلتنگی


سلام هوا بارونیه

نمیدونم بهت نامه بدم یا نه

متوجه منظورم شدی دیگه

اینجا حالت رو دوباره میپرسم

امیدوارم حالت خوب باشه

چشمک نزدی نگرانت شدم

مواظب خودت باش گلم

ایستاده ام


ایســــــتــــاده ام
بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود …
مـــن ...
همیــن جا ...
کنار قـــول هـایت ...
درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق بـــودنت ...

محـــــکم ایــستاده ام ...

ایستاده ام به انتظار

بخند


من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم
تنهاییت برای من ...
غصه هایت برای من ...
همه بغضها و اشکهایت برای من ..
بخند برایم بخند
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را...
صدای همیشه خوب بودنت را
دلم برایت تنگ شده

لطفا...


دیوانه ام می کند ...!
فکر اینکه .. زنده زنده .. نیمی از من را .. از من جدا کنند !!
لطفا ... تا زنده ام بــــــــــــــــــمان.

برگرد

مــن و ایــن دلــنــوشــتــه هــای پــرتــ و پــلــا...
مــنــطــق ســرمــان نــمــیــشــود...
بــرگــــرد...


چشمها را شستم
جور دیگر دیدم
باز هم فرقی نداشت
تو همان بودی که باید دوست داشت...

ستاره من


کوله بار سفرم راهم را برد
هیچ کس درد دلم را نشناخت
تا شبی
رایحه نابی خبر آورد
کسی در راه است
دلی از درد دلم آگاه است


تا هستیم با هم باشیم عشق من


تصور کن روزی

به وب و صندوق نامه هات سر بزنی

و خبری از من نباشه

و ورزای بعد هم همینطور

بعدش کم کم نگرانم بشی

و بهم

پیام بدی و جواب ندم!
زنگ بزنی و تعجب کنی چرا جواب نمیدم
و روزی دیگه زنگ بزنی و یکی از خانواده ام جواب بده بگه بفرمایید؟
و تو بگی کجایی؟؟!
بگه منظورت اون مرحومه؟؟؟؟
چیکار میکنی؟

داد میزنی؟

گریه میکنی؟

اونوقت میگه امروز چند روزه دفنش کردیم
اون لحظه چی میــــــــگی؟
تا وقتی امروز کنارتم سعی کن دوستم داشته باشی
چون ممکنه روزی بیاد و من نباشــــــم...
دیروز یکی رو دفن کردن امروز یکی و فردا هــــم من... آرررررررررررررررره زندگی همینه

پس بیا تا هستیم با هم باشیم وقدر همو بدونیم